معشوق من!بگذار زنگ ساعتت باشم...

ساخت وبلاگ

چیزی بگو بگذار تا هم‌صحبتت باشم

لختی حریف لحظه‌های غربتت باشم

ای سهمت از بار امانت هرچه سنگین‌تر

بگذار تا من هم شریک قسمتت باشم

تاب آوری تا آسمان روی دوشت را

من هم ستونی در کنار قامتت باشم

از گوشه‌ای راهی نشان من بده، بگذار

تا رخنه‌ای در قلعه‌بند فترتت باشم

سنگی شوم در برکۀ آرام اندوهت

یا شعله‌واری در خمود خلوتت باشم

زخم عمیق انزوایت دیر پاییده است

وقت است تا پایان فصل عزلتت باشم

صورتگر چشمان غمگین تو خواهم بود

بگذار همچون آینه در خدمتت باشم

در خوابی و هنگام را از دست خواهی داد

معشوق من! بگذار زنگ ساعتت باشم...

حسین منزوی...

مهریور...
ما را در سایت مهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7mehrivarb بازدید : 186 تاريخ : شنبه 20 مهر 1398 ساعت: 9:41