من هنوزم می بینمش...

ساخت وبلاگ
الان کجاست؟ چیکار میکنه؟ چی میشد اگه کنارم میموند؟ دلم براش تنگ شده... دلم برا صداش تنگ شده... برا حرف زدنش... برا مهربونیش... برا خنده هاش... خنده هاش...   هنوزم   صدای خنده هاشو میشنوم. هنوزم شبا باهاش حرف میزنم. هنوزم می   بینمش  . هنوزم وقتی دلم میگیره با اون حرف میزنم.هنوزم... من هنوزم توی گذشته زندگی میکنم. با اینکه نیست ولی من میتونم بغلش کنم.میتونم بغلش گریه کنم آروم شم... ولی وقتی چشامو باز میکنم می بینم صبح شده و من هنوز تنهام... خیلی تنها... اون دیگه کنارم نیست...

-اینجا نیستی و صدات میاد تو گوشم  توی هر جمعی برم تنها یه گوشه م...

مهریور...
ما را در سایت مهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7mehrivarb بازدید : 40 تاريخ : جمعه 14 دی 1397 ساعت: 16:08